هدی
سلامممممممممممم
اشتباه نکنین من هدی ام.همون که لیلی همش می نوشت: هدی نوشت. واقعا اومدم خودم بنویسم.پنجشنبه لیلی رفت خونشون منم تنهای تنها شدم.راه به راه از بیکاری حوصلم سر میره درسم خدارو شکر که در کتابارو باز نکردم ببینم چی به چیه.
دیشب لیلی زنگید یه کوچولو حرفیدیم.خوشحال شدم ولی....
ولی بعدش یه اس داد که بدجور حالمو گرفت.خدارو شکر خاب بودم نخوندمش وگرنه تا صبح خابم نمیبرد. نمیدونم این بچه ها چرا این شکلین مشکلات کوچیک و خیلی بزرگ می کنن.... سوسولن دیگ بچه ام بچه های قدیممممممم.دوران ما کی این شکلی بود .
یه جک بگمو مرخص شم: غضنفر میره کوفه ضریح مختارو می گیره میگه: دمت گرم عجب فیلمی بازی کردی
گفتم لیلی بخنده شاد شه بچم
خوشحال شدم فداتون. بای
+ نوشته شده در شنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 10:49 توسط دلکم
|